
حوالی یک جواب از آزمایشگاه
خودم هم به خواب میروم و تمام کابوسهای سی و چند ساله را در خواب میبینم. زندگی بی نفس. زندگی بی کلیه یا مرگ بیدار میشوم.

خودم هم به خواب میروم و تمام کابوسهای سی و چند ساله را در خواب میبینم. زندگی بی نفس. زندگی بی کلیه یا مرگ بیدار میشوم.

می خواهم کماکان بخوانم و ببینم و بفهمم و بشنوم و عذر بخواهم و در نهایت دوست بدارم و خیاط باشم و جبران کنم

کشتن آرزوهای دیگران که لذت ندارد. لذت در رضایت و لبخند دیگری است و چه احساس خوشایندی بالاتر اهدای آزادی به آدمها؟ آزادی برای تحقق یک آرزو؟ کمک به تحقق یک آرزوی ساده مینیمال

مادرم مرا تنها یکبار نزائید و رها نکرد
او مرا هزاران بار به دنیا آورد و نگاه داشت و رهایم نکرد.

بیشتر از سه دهه و هشت جام جهانی گذشته و این صلح آمیز ترین منظره عالم هنوز هم برای من دریچه ای آزاد و آگاهی بخش برای شناختن و دیدن جهان و دنیای انسانی است

من از ایران سال ۱۴۰۳ حرف میزنم، از روزها و سالهایی که یک جامعه تحصیلکرده و اهل فرهنگ و ادب در سیطره افکار جنگی و جنگ طلبان به اسارت کشیده شده است.

نه از کرده های خودم، نه از تقدیرم، نه از ناکردهها، من از مرگ تدریجی خستهام

از پیرزن فقیر تا پاکبان خسته پای سفره شب دایی مهمان اند و جالب است که هیچ کس بی حساب از سفره بر نمی خیزد.

رابطه یک طرفه که به درد نمیخورد نه به درد تو و نه به درد من هر دو ما محتاج یک بخشش دو طرفهایم …

در من یک دولت اسلامی برپاست
و یک داعش آرام …
که از صلیب
از دار
پرچم صلح می سازد

کاکتوس نمیتوانست حرف بزند و وضعیتش را توصیف کند اما خب او هم احتمالا در جایگاه مطلوبش نیست. در یک گلدان تنگ، تنهاست و پاجوشهایش را مدام هَرَس میکنند

در کودکی و همین حالا از میان همه کلمات بیشتر دوست داشتم و دارم شبیه کلمه “چرا” باشم.
M R TALEGHANI’S WEBSITE
مجالیست برای سیاستخوانی و تاریخخوانی و نگاه فلسفی به آنچه هست و نیست و باید باشد.