معرفی فیلم شبی که ماه کامل شد

معرفی فیلم شبی که ماه کامل شد

زنانه ترین روایت از تروریسم

تروریسم و رادیکالیسم و جندالله و ریگی و سیستان و انفجار و خون و ده‌ها واژه و تصویر از این دست را تا به حال از منظر چشم و دوربین چه کسی و چه رسانه‌ای دیده اید؟ حتما برای شما هم پاسخ به این سوال خیلی سخت نیست.
درست است شاید هیچ کدام از ما مجالی برای انتخاب زاویه‌ای دیگرگونه به این مفاهیم نداشته‌ایم و روایتی یک دست، خشن و مردانه از آنها را شنیده و دیده و خوانده‌ایم.
اما نرگس آبیار در اثر جدید خود، شبی که ماه کامل شد، فرصتی را فراهم آورده است تا ما بتوانیم از منظر نگاهِ زنانه و مادرانۀ او به عمق واژگان تلخ جنگ و ترور و خون سفر کنیم.
برای سینما روایت ترور و رادیکالیسم حتی از جنگ ها هم سخت‌تر است. حواشی و فرامتن این موضوع به قدری برجسته است که بسیاری عطا آن را به لقائش می‌بخشند و از این حیث انتخاب این موضوع برای کارگردان مایه مباهات است.
آبیار در جدیدترین اثر خود یک راست به سراغ سوژه یعنی ترورویسم نرفته است و فیلمی قابل انتظار و اکشن را روایت نکرده؛ بلکه از زاویه چشم یک زن از اعضاء خانواده یک تروریست، مخاطب را به عمق تفکرات و زندگی یک گروه تروریستی می‌برد.
بله! شبی که ماه کامل شد، روایت چشمان عروس خانواده ریگی از دنیایی است که هم آن را نمی شناسیم و هم از شناخت آن وحشت داریم.

معرفی فیلم شبی که ماه کامل شد

داستان

قصۀ فیلم مبتنی بر داستانی واقعی از سرنوشت فائزه منصوری همسر عبدالحمید ریگی برادر عبدالمالک ریگی سر دسته گروه جندالله است.  فائزه در جریان یک دیدار ناخواسته با عبدالحمید در بازار تهران، به رابطه ای عاشقانه با او کشانده می‌شود و این عشق سرنوشت او را دچار فراز و نشیب‌هایی کشنده می‌سازد. خانواده‌هایی که به این وصلت راضی نیستند در برابر اشتیاق فائزه و عبدالحمید دست از مقاومت بر می‌دارند و از این لحظه با ریتمی مناسب و تعلیق‌هایی به جا کارگردان آرام آرام روایت خود را از عشق به مسیری دیگر می‌کشاند.
در عین حال در همین بخش و با عاشقانه های فائزه و عبدالحمید، کارگردان بیننده را در سفرس شگرف و با دوربینی مستند گونه به سیستان و بلوچستان می‌برد. سیستانی که پیش از این، برای مخاطب، از چشم رسانه‌های مردانه، خشن، سرشار از محرومیت و ریگزاری خشن و سخت نمایش داده شده بود، از دریچه دوربین آبیار وجهی دیگر می‌یابد و سیستانی رنگی، با مردمانی نجیب و مهمان نواز و صلح دوست را می‌بیند. نوع فیلمبرداری و تدوین مستند گونه فیلم در این بخش به مخاطب در شناخت فضای سیستان کمک شایانی می‌کند. و این هدف کاملا آگاهانه از سوی کارگردان دنبال می‌شود تا مخاطب حساب سیستان و بلوچ‌های آن را از تروریست‌ها در ادامه فیلم جدا کند

فائزه که دختری معمولی از خانواده‌ای پائین شهری و سنتی در تهران است، در همان ساعات اولیه پس از جاری شدن خطبه عقد با اولین نشانه های یک سرنوشت مبهم و نا معلوم روبرو می‌شود اما کماکان این عشق است که افسار سرونوشت را بر دست دارد. و او را به ادامه دادن ترغیب می‌کند.
عبدالحمید در این مرحله عاشقی ست هنر دوست که حتی از بریده شدن سر یک گوسفند حذر می‌کند، اهل کار و تلاش است و پایبند به خانواده که همین پایبندی به خانواده پدری است که پاشنه آشیل او برای نیل به ناکجاآباد انسانیت است.
کارگردان حتی یک لحظه هم خط داستان را رها نمی کند، به تدریج مسلخ عشق را روی خط تعصب برادرانه و بلوچی عبدالحمید به برادرانش بنا می کند.

فائزه که پی به مشکوک بودن وضعیت برادران عبدالحمید برده است، سعی می کند تا با مهاجرت از ایران، خطر را از سر خانواده حالا سه نفری خود دور کند و این تلاش البته او را به پاکستان می کشاند و او از چاله ی خطر به چاه دردسر کشانیده می شود. حضور در پاکستان و انتظار برای مهیا شدن مقدمات سفر به انگلستان، عبدالحمید را از فائزه دور و به عبدالمالک نزدیک تر می کند. و از آن سو خط ارتباطی میان فائزه با مادرش در تهران و برادرش در پاکستان و حتی غم ناز مادر عبدالحمید که قادر به درک فائزه است به مرور باریک تر می شود و تلاش های فائزه برای شکستن این حصر نه تنها نتیجه ای در بر ندارد بلکه او را از عبدالحمید دورتر و جان برادرش را هم به خطر می‌اندازد.
شبی که ماه کامل شد داستان مردی ست که از عشق به استحاله می رسد. عبدالحمید در فیلم نرگس آبیار یک بی ذات سنگدل و یک سیاه مطلق نیست، او مردی است که طریق سیاهی را می پیماید. و این همان تفاوت نگاه زنانه و معتدل و انسانی کارگردان به داستان ترورویسم است.

معرفی فیلم شبی که ماه کامل شد

خانواده و زنان در شبی که ماه کامل شد

زنانه‌گی قصۀ تروریسم در فیلم، تنها به روایت متعادل و انسانی آن خلاصه نمی شود، زنان داستان آبیار هر کدام به نوعی زخم خورده ی ترور هستند. هنر آبیار در به تصویر کشیدن وجوه دیده نشدۀ زندگی زنان مرزنشین و دردهای بی پایان آنها در قالب آنچه از مادر عبدالمالک و عبدالحمید ریگی به تصویر در می آورد، تحسین برانگیز است.

غمناز

غمناز با دیالوگ «هیچی در دنیا بدتر از این نیست که بدونی بچه‌هات ناحق‌اند.» و البته با اذعان به ناتوانی خود در تربیت فرزند (که البته در فضای مناطق مرز نشین و فقر فرهنگی آن مناطق چندان هم آسان نیست) مسیر خود را از غریزه مادرانه به انتخابی حق طلبانه تغییر می دهد.
غمناز مادری است که زیر فشار سنت طایفه‌اش تسلیم پسرانش شده و با وجود مخالفت با آنها از ایران تا پاکستان کنارشان است
او که از ابتدا فائزه را از این ازدواج بر حذر داشته بود، در چرخشی باورپذیر به عروس خود برای فرار از پاکستان کمک می کند و روبروی پسرها می ایستد.
زجر غمناز که با بازی هنرمندانه و سیمرغی فرشته صدرعرفایی در فیلم بسیار به جان مخاطب می‌نشیند؛ زجر زن بلوچ در کارزار تربیت فرزند است.

معرفی فیلم شبی که ماه کامل شد

عصمت

زن دیگر داستان آبیار، عصمت، مادر فائزه و شهاب منصوری با بازی هنرمندانه شبنم مقدمی است. زنی سنتی که در غیاب شوهر فرزندان خود را در فقر و سختی به دندان کشیده و بزرگ کرده است و حالا دست سرنوشت او را در عین مخالفت با ازدواج فائزه و مهاجرت فرزندان، رام خود کرده است. او مانند غالب مادران ایرانی تسلیم فرزندان خود است و مادرانه گی‌اش در دعاهایش نهفته است.
آبیار در فیلم خود غالب شخصیت‌ها از زنان و کودکان و مردان را قربانی شرایط معرفی می‌کند و این مورد حتی در مورد عبدالمالک هم به نوعی صدق می کند. اما شاید شما هم بعد از دیدن فیلم با من موافق باشید که مادر فائزه و شهاب بزرگترین قربانی فیلم است که غیرقابل دیدن‌ترین تصویری که یک مادر می تواند مشاهده کند را می‌بیند و … .

معرفی فیلم شبی که ماه کامل شد

فائزه

فائزه هم که دقایق بسیاری فیلم از چشمان او روایت می شود، در مسیر داستان از یک دختر کاملا معمولی و منفعل به زنی جسور و مادری متعهد تبدیل می‌شود. او این مسیر را دقیقا در خلاف جهت عبدالحمید می‌پیماید و اگرچه او هم از مدار عشق به تدریج می‌گریزد اما این عشق، تقلیلی نیست و در قامت یک مادر تجلی پیدا می‌کند.

بر بستر خانواده

از منظری دیگر شبی که ماه کامل شد، در بستر خانواده روایت می شود. خانواده ای زیر متوسط در تهران و خانواده ای مرز نشین در بلوچستان؛ که هر دو در معرض خطر بیکاری فرزندان و خودسری آنها هستند. اگر خانواده فائزه و مختصاتش نکته اضافه ای بیشتر از نمونه های مشابه در سینمای ایران ندارد اما خانواده ریگی و محل ظهور جانی چون عبدالمالک ریگی نمونه‌ای خاص و بی بدیل به شمار می رود.

در نگاه اول مادر و پدر برادران ریگی دچار مشکلات عدیده اخلاقی و دینی هستند و به قول معروف نطفه اینهاست که مشکل‌زا است. اما به واقع و در حقیقت اینگونه نیست. و آبیار هم با دقت خود تمام تقصیر را از روی دوش خانواده بر می دارد. او به جامعه مرزی و فقر فرهنگی و بیکاری و … می‌پردازد که هر یک سهم عمده ای در ساختن عبدالمالک ها دارد. و ذکر چنین نکاتی رسالت هنر متعهد است که نرگس آبیار از پس آن بر آمده است.

گریز از یک فیلم سفارشی

بازی های ماندگار، موسیقی تأثیرگذار، طراحی صحنه فوق‌العاده و و تعهد کارگردان به خط داستان، مخاطب را در دیدن دو ساعت و بیست دقیقه فیلم یاری می‌کند. نرگس آبیار هوشمندانه با فرار از چالش‌های یک فیلم سفارشی، یک واقعه تاریخی را روایت شخصی می‌کند بدون آنکه در معرض حب و غرض های معمول بیافتد
شبی که ماه کامل شد روایت رسانه‌ای زنانه از تروریسم و رادیکالیسم و جندالله و ریگی و سیستان و انفجار و خون و ده‌ها واژه و تصویر از این دست است. جایی که مخاطب می‌تواند مادرانه تمام عوامل ایجاد دنیایی اینچنین خشن و بد را قربانی بداند. قربانیان خشم و جهل و التقاط و انحراف و بی ایمانی.

معرفی فیلم شبی که ماه کامل شد
معرفی فیلم شبی که ماه کامل شد

معرفی فیلم شبی که ماه کامل شد

نویسنده: مهدی رزاقی طالقانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *