خواب‌زدگی تأملی در بحران‌های ایران

خواب‌زدگی تأملی در بحران‌های ایرانپرسش نهایی این است: چه کسی می‌تواند جامعه ایران را از خواب‌زدگی بیدار کند؟ و آیا بیدار شدن ممکن است، وقتی حتی چراغ‌ها خاموش شده‌اند؟
تصویر نمادین از بحران خشکسالی در ایران

بحران‌های ایرانی

اینجا، در گذرگاه‌ترین کشور دنیا، خطرها از آنچه دیده می‌شود، از آنچه فهم می‌شود و حتی از آنچه پذیرفته می‌شود به مردم نزدیک‌تر است.

آسیب‌های دور و نزدیک

کویرها آرام و بی‌صدا پیش می‌آیند، رودخانه‌ها، در خاطرات کودکی‌ مردمان جا مانده‌اند، و بارش‌ها مانند اعتماد عمومی، رو به کاهش‌اند. با این‌همه، شستن حیاط خانه‌ی همسایه هنوز به‌راه است. آب نیست، اما مصرف هست؛ خطر هست، اما باور نیست.

جهل مثل غباری ناپیدا همه‌جا را پر کرده. تیراژ کتاب‌ها در حال سقوط آزاد است، اما مطالعه و الگوبرداری از متن زندگی فلان سلبریتی به راه است.  استاد دانشگاه، به جای پژوهش، سرگرم فوروارد مطالب در تلگرام است و دانشجو در حال دلبری از استاد. دسترسی به دنیا آسان شده، اما درک دنیا؟ دشوارتر از همیشه.پیرمرد تاکسی‌دار حالا بیشتر از همیشه در حیرت از کیفیت اداره کشور است؛ آنسان آگاهی است، سحرقریشی را بهتر از خیام می‌شناسد. واقغیت این است که روابط انسانی هم در تاریکی است. نگاه جنسی در خانه و خیابان غالب شده، اخلاق فراموش شده، و حتی خود داری‌های پایه‌ای تجاوز و بی اخلاقی هم در حال رنگ باختن است. خانواده در حال فروپاشی‌ست، یوز ایرانی در حال انقراض، ریزگردها در حال گسترش، و ما در حال انکار. خطر هست،

و بحران خاموشی

جامعه دچار چندپاره‌گی است؛ سیاسی، اخلاقی، فرهنگی. اعتماد مثل برق، مدام قطع و وصل می‌شود. اطلاعات زیاد شده مثل لامپ‌ها و لوسترها اما آگاهی نایاب است.  برق که نماد روشنی‌ست، حالا خودش خاموش می‌شود. سایه‌های قطعی برق، تابستان را تیره کرده‌اند. ما هنوز درگیر ساخت نیروگاه نیستیم،  اما ما در خواب‌ایم.مثل آن بنده‌خدایی که وقتی گفتند پدرت از دنیا رفته، فریاد زد: «نه! یه چیزی هست که به من نمی‌گید!»
و مثل پدر او که در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «نماز قضا ندارم، اما تا می‌توانید برام وضو بگیرید.» دو قرن است که نماز بی‌وضو خوانده‌ایم.
جامعه ایران از حقیقت فاصله گرفته‌ و در تشخیص خطر، بیماری، و فاجعه، کج‌فهم شده‌ است.
و پرسش نهایی این است:
چه کسی می‌تواند جامعه ایران را از خواب‌زدگی بیدار کند؟
و آیا بیدار شدن ممکن است، وقتی حتی چراغ‌ها خاموش شده‌اند؟

 


خواب‌زدگی تأملی در بحران‌های ایران امروز

نویسنده: مهدی رزاقی طالقانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *