ملکه تاریکی و یک مصاحبه آموزنده و کمی تلخ

بگریخته است از لب لعلش شکفتگی دائم …
گرفتگی است
که بر روی ماهش است

شهریار

nyakim gatwech
ملکه تاریکی
بیوگرافی نیاکیم گاتوچ – Nyakim Gatwech

یاد نیاکیم گاتوچ (نیازی گات‌وچ) متولد ۲۷ ژانویه ۱۹۹۳ است، او یک مدل آمریکایی با اصالت اتیوپیایی و جنوب سودانی است. نیاکیم یا ملکه تاریکی به خاطر رنگ پوست تیره‌اش توجه زیادی را جلب کرده و در اینستاگرام محبوبیت زیادی کسب کرده است و نزدیک به یک ملیون فالور دارد

پدر و مادر نیاکیم در مایوت، جنوب سودان زندگی می‌کردند تا اینکه به دلیل جنگ داخلی دوم سودان به گامبلا در اتیوپی مهاجرت کردند، نیاکیم هم در همین شهر به دنیا آمد، بعدها آن‌ها به کنیا مهاجرت کردند و در اردوگاه‌های پناهندگان زندگی کردند تا اینکه وقتی نیاکیم به نوجوانی رسید و در  ۱۴ ساله بود که بالاخره درب‌های بهشت روی زمی، ایالات متحده به روی او و خانواده‌اش باز شد. او ابتدا  دومین شهر بزرگ ایالت نیویورک آمریکا ساکن  شد و سپس به مینیاپولیس، مینه‌سوتا مهاجرت کرد و به نظر می‌رسد امروز هم در این شهر ساکن است

ملکه تاریکی
nyakim gatwech
مسیر سخت موفقیت و خودباوری

نیاکیم یا ملکه تاریکی هرگز به جنوب سودان نرفته، اما خود را از جنوب سودان می‌داند. او که در سال ۲۰۱۶ یا ۲۰۱۷ بعد از شرکت در یک نمایش مد در دانشگاه ایالتی سنت کلود به فکر شروع  در حرفه مدلینگ افتاد، در همان سالها با پوسترهای تبلیغاتی فیلم ۲۰۱۷ «جیگساو» اولین بار به شهرت رسید. جیگساور فیلمی ترسناک به کارگردانی مایکل و پیتر اسپیریگ بود که جاش استالبرگ و پیتر گلدفینگر فیلم‌نامهٔ آن را نوشتند. این فیلم هشتمین فیلم از سری فیلم‌های اره است.
موفقیت‌های ملکه تاریکی ادامه پیدا کرد و نیازی گات‌وچ به خاطر رنگ پوست تیره طبیعی‌اش امروز مدلی شناحته شده است و لقب «ملکه تاریکی» را منحصرا به خود اختصاص داده‌ است.
Nyakim Gatwech البته در طی این مسیر دچار چالش‌هایی هم بوده است و با مشکلات اعتماد به نفس هم مواجه شده است که چرا که دائماً مورد حملات نژاد پرستانه و افرادی که به ترویج روشن کردن پوست می‌پردازند، قرار گرفته است.

ملکه تاریکی
nyakim gatwech

نیاکیم همچنین در پاسخ به این پرسش که چگونه با منفی‌گرایی و نادانی از سوی بدبین‌ها در دوران راهنمایی و دبیرستان کنار آمدید؟ گفته است:

«وقتی در دوران راهنمایی بودم، نمی‌دانستم چگونه با نظرات منفی که هر روز دریافت می‌کردم، کنار بیایم. آن زمان، من یا در اتاقم قفل می‌شدم و گریه می‌کردم یا سعی می‌کردم با افرادی که حرف‌های زشت درباره‌ام می‌زدند، بجنگم. می‌دانستم که این‌ها هیچ مشکلی را حل نمی‌کند. قفل شدن در اتاقم باعث شد که دچار افسردگی شوم و مبارزه کردن هم باعث تعلیق من از مدرسه می‌شد. مشکلاتم حل نمی‌شد، بنابراین به خواهرم گفتم: «بچه‌ها به خاطر رنگ پوستم از من مسخره می‌کنند. چه کار باید بکنم؟ می‌خواهم پوستم را روشن کنم و این چیزها.» او به من گفت که [روشن کردن پوست] راه درستی نیست.» او شانه‌ای بود که روی آن گریه می‌کردم. ما خیلی صحبت می‌کردیم. او نصایح فوق‌العاده‌ای به من می‌داد و به طور مداوم به من یادآوری می‌کرد که چقدر زیبا هستم و هیچ اشکالی در متفاوت بودن وجود ندارد. آن بچه‌هایی که مرا آزار می‌دادند، عادت به دیدن کسی مانند من نداشتند. آن‌ها از دیدن [کسی] متفاوت و چیزی جدید می‌ترسیدند. در دبیرستان، دیگر اهمیتی نمی‌دادم. خودم را دوست داشتم و برایم مهم نبود دیگران چه می‌گویند. به آن‌ها می‌گفتم: «اگر این‌طور با من صحبت می‌کنید، نیاز به کمک دارید – حتماً چیزی شما را آزار می‌دهد. شما فقط به یک دوست یا یک آغوش نیاز دارید.» در دوران راهنمایی، به اندازه دبیرستان نمی‌دانستم چگونه با نظرات منفی کنار بیایم. اما یاد گرفتم که خودم را دوست داشته باشم

نیاکیم پس از ورود به ایالات متحده، او با آزار و تبعیض نژادی مواجه شد، اما سال‌ها بعد به خاطر امتناع از روشن کردن پوستش، به یک حس ویروسی تبدیل شد اما  پس از سال‌ها تردید نسبت به رنگ پوستش، متوجه شد که می‌تواند از تجاربش برای الهام بخشی به خوددوستی در دیگران استفاده کند. در یک مصاحبه با Teen Vogue، او بیان کرد:

«عشق به خود زمان می‌برد. در هر موقعیتی که هستید، اعتماد به نفس داشته باشید. اگر خودتان را دوست داشته باشید، دیگران نیز این را می‌بینند و شما را به خاطر خودتان دوست خواهند داشت.»

در ادامه بخش‌هایی از همین مصاحبه را می‌خوانید که می‌تواند برای دختران زیادی منبع الهام باشد

اشاره

مدل مستقر در مینه‌سوتا، پس از اینکه یاهو نیوز درباره مکالمه ناخوشایند او با یک راننده اوبر نوشت، توجه زیادی را به خود جلب کرده است. این مدل و فعال در مورد عشق به پوست و هویت خود بسیار صریح است و از بیان داستانش ابایی ندارد. به همین خاطر، او در جلد مجلات محلی تا کمپین‌های ملی حضور یافته است. رسیدن به این نقطه برای نیاکیم سفری بوده که به‌راستی قابل توجه است و او برنامه‌ای برای توقف در آینده نزدیک ندارد.

nyakim gatwech
ملکه تاریکی
حالا چگونه با این مسائل کنار می‌آیید؟

«حالا، من از این مسائل [منفی‌گرایی] ناراحت نمی‌شوم. من پوست خود را می‌پذیرم، خودم را دوست دارم و دیگر نسبت به پوست خود احساس ناامنی نمی‌کنم. دیگر فکر نمی‌کنم زشت هستم. به خودم اعتماد دارم. این موضوع دیگر خیلی من را آزار نمی‌دهد، زیرا با خودم خوب هستم. گاهی در صبح، به خودم یادآوری می‌کنم: “از این در خارج می‌روی، و مردم منفی به تو نگاه می‌کنند، و ممکن است چیزهای منفی بگویند، اما این مهم نیست زیرا تو از درون و بیرون زیبا هستی و کسانی که این را می‌بینند بیشتر خواهند بود.”

اگر به حرف‌های زشت مردم درباره خودت خیلی حساس باشی، نظرات منفی که درباره‌ات نوشته می‌شود، در واقع افراد منفی را به خودت جذب می‌کنی. اما اگر مثبت و با اعتماد به نفس باشی، افراد مثبت را جذب می‌کنی. اگر با افتخار و اعتماد به نفس راه بروی و خودت را دوست داشته باشی، افرادی به تو نزدیک می‌شوند و می‌گویند: “اوه، تو زیبا هستی!” من به زنی قوی تبدیل شده‌ام که می‌تواند در برابر هر کسی که چیزی به من بگوید، بایستد و به او آموزش دهد. می‌توانم به آن‌ها بگویم که دلیلی که من این‌طور به نظر می‌رسم این است که از این قسمت از جهان آمده‌ام. انسان‌های زیبا زیادی در سراسر جهان وجود دارند که هرگز نمی‌توانیم همه آن‌ها را ببینیم. ما همه متفاوت هستیم. همه ما شکل‌ها و اندازه‌های متفاوتی داریم و این اشکالی ندارد! نباید از تفاوت‌ها بترسیم.»

برخورد با بدبین‌ها یک چیز است، اما وقتی با مدل‌ها، طراحان یا آرایشگران روبرو می‌شوید که باید همکاران شما باشند، چگونه پیش می‌روید؟

 «این دشوارترین بخش است وقتی در محل کارتان با این افراد مواجه می‌شوید. با همکاران مدل و دوستانم، معمولاً چیزی نمی‌گویم. گاهی به تست‌های مدلینگ می‌روم و در کنار یک گروه از دخترها نشسته‌ام. برخی از آن‌ها مهربان هستند و می‌پرسند: “اوه، سلام! از کجا آمده‌ای؟” در حالی که بعضی از مدل‌ها به من نگاه می‌کنند و می‌گویند تو مدل نیستی، نباید مدل شوی (به هر دلیلی). من با این موضوع طوری کنار می‌آیم که خودم را ناراحت نکنم یا پایین نیاورم. یک تصویر بزرگ‌تر وجود دارد. در ابتدا، این کار را فقط برای اثبات این که من هم زیبا هستم انجام می‌دادم. حالا از آن مرحله عبور کرده‌ام و دیگر فقط در حال اثبات یک نقطه نیستم. من برای تمام آن دختران کوچکی که زمانی مثل من بودند، که اکنون مورد آزار قرار می‌گیرند و تجربیات مشابهی را دارند، ایستاده‌ام. شما می‌توانید هر کاری که بخواهید انجام دهید. الان این کار را برای آن‌ها و برای خودم در جوانی انجام می‌دهم. در مورد آرایشگران و عکاسان، احساس می‌کنم وضعیت برای من بهتر شده است. وقتی با عکاسان قبلاً کار می‌کردم، یک عکاسی انجام می‌دادم و عکس‌ها عالی بود، اما وقتی عکاس آن‌ها را ویرایش می‌کرد، خیلی روشن بودند. اوضاع بهتر شده است. من با عکاسان صحبت می‌کنم و می‌گویم: “سلام، نمی‌خواهم بی‌ادب به نظر برسم، می‌دانم که این کار شماست و در آن خوب هستید، اما احساس می‌کنم که این عکس‌ها خیلی روشن است، آیا می‌توانید کمی تیرگی را کاهش دهید؟” و بعضی از آن‌ها می‌گویند: “خوب، ممنون که این را به من گفتی.” و آن‌ها این کار را اصلاح می‌کنند. برای آرایشگران، وقتی آرایش می‌کنم، گاهی آن‌ها از فونداسیونی دو درجه روشن‌تر استفاده می‌کنند چون رنگ فونداسیون من را ندارند و صورت من از گردنم متفاوت به نظر می‌رسد، یا می‌گویند: “اوه، تو به فونداسیون نیاز نداری” چون فونداسیون من را ندارند. من به تازگی همیشه فونداسیون خودم را با خودم می‌برم. به جای اینکه از این موضوع ناراحت شوم که “اوه حالا نمی‌توانم این عکس را بگیرم، آرایش من درست نیست، نمی‌خواهم عکاس را ناراحت کنم”، با مهربانی می‌گویم: “سلام، این فونداسیونی دارم که فکر می‌کنم به اندازه کافی تیره است.” من همیشه یک راه حل دارم یا سعی می‌کنم به طرز خیلی مهربانی صحبت کنم. قبلاً هیچ چیزی نمی‌گفتم و به خانه می‌رفتم و گریه می‌کردم که “بدترین عکاسی یا نمایش مد را داشتم” و “در runway خیلی بد به نظر می‌رسیدم”، اما حالا صحبت می‌کنم.»

برای تمرین عشق به خود چه کار می‌کنید؟

 «هر روز به آینه نگاه می‌کنم و به خودم یادآوری می‌کنم که زیبا هستم، متفاوت هستم، قوی هستم و به خودم اعتماد دارم. درباره عشق به خود در اینستاگرام و توییتر صحبت می‌کنم. آرایش کردن را دوست دارم. ناخن‌هایم را مرتب می‌کنم. به خودم رسیدگی می‌کنم، چون در گذشته این کار را نمی‌کردم.»

در MNFW اشاره کردید که نه تنها دختران سیاه‌پوست، بلکه دختران با رنگ پوست و اندازه‌های مختلف به شما مراجعه می‌کنند. چرا فکر می‌کنید آن‌ها از شما تشویق می‌شوند که این کار را انجام دهند؟

 «احساس می‌کنم به خاطر این است که داستانم را بیان می‌کنم. به راحتی می‌توان با من ارتباط برقرار کرد. من به اندازه کافی آمادگی داشتم که داستانم را درباره اینکه چگونه به خاطر رنگ پوستم مورد آزار قرار گرفتم و اینکه به من گفته شد که نباید مدل باشم، بگویم. واقعیتی که من توانستم به راحتی داستانم را بازگو کنم، باعث شد که دختران کوچک و دیگر مدل‌ها به من نزدیک شوند و بگویند: ‘سلام، من با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کنم، چه کار می‌توانم بکنم؟’ اگر بتوانم، به آن‌ها مشاوره می‌دهم. من فقط خودم بودم. برنامه‌ای برای نوشتن داستان اوبر نداشتم. حتی نمی‌دانم چطور این داستان پیش آمد! راستش! من فقط به طور عادی پست می‌کردم! هر بار که عکسی در اینستاگرام پست می‌کنم، چیزی انگیزشی می‌نویسم. در مورد داستان اوبر، من به رنگ پوست‌مان نگاه می‌کردم، چون این اولین چیزی است که وقتی به تصویر نگاه می‌کنید می‌بینید. و فقط داستان را [در توضیحات] نوشتم و یاهو! آن را دید. احساس می‌کنم دلیل اینکه آن‌ها می‌توانند به من مراجعه کنند این است که من خودم هستم. من همیشه پیام‌های اینستاگرامم را چک می‌کنم. اگر می‌خواهید به من پیام یا ایمیل بزنید، حتماً تماس بگیرید. من بهترین مشاوره‌ای که می‌توانم به شما می‌دهم. همیشه خودم را به جای آن‌ها می‌گذارم.»

nyakim gatwechملکه تاریکی
ملکه تاریکی
اگر می‌توانستید چیزی به آن راننده اوبر بگویید، چه می‌گفتید؟

 «احساس می‌کنم همان چیزی را می‌گفتم که در اولین مکالمه‌ام با او گفتم. می‌گفتم: ‘متاسفم که این‌طور احساس می‌کنید و نگرانید، اما من الان در وضعیتی هستم که خودم را دوست دارم و زیبا هستم. هرگز برای کسی یا به خاطر هیچ فرصتی پوست خود را روشن نخواهم کرد، زیرا به هر دلیلی ممکن است فرصت‌های شغلی را از دست بدهم. این چیزی است که به راننده اوبر گفتم. شما حق دارید که این‌طور احساس کنید و نظر خود را داشته باشید، اما من اکنون خودم را دوست دارم. در گذشته به روشن کردن پوست فکر می‌کردم، اما الان هرگز به خاطر آن – یا به هیچ دلیلی – این کار را نخواهم کرد. اگر او در دوران راهنمایی به من می‌گفت که این‌طور فکر می‌کند، حتماً گریه می‌کردم و می‌گفتم: ‘آره، می‌خواهم این کار را بکنم!’ اما امروز به آنچه که هستم، به آنچه که هستم و از کجا آمده‌ام، اعتماد دارم. اگر یک پسر به خاطر رنگ پوستم مرا جذاب نبیند، این مشکل اوست. اگر کاری پیدا نکنم، این ضرر آن‌هاست.»

نظرتان درباره اینستاگرام و تأثیر آن بر اعتماد به نفس دختران چیست؟

«اینستاگرام یک شبکه اجتماعی خوب و پلتفرم اجتماعی است، اما احساس می‌کنم می‌تواند به عنوان یک فرد شما را تخریب کند. صفحات زیادی وجود دارند که به شما می‌گویند چگونه باید به نظر برسید. بسیاری از افرادی که دنبال می‌کنید، زندگی‌هایی به نظر بی‌نقص دارند، اما شما نمی‌بینید که آن‌ها روزانه چه مشکلاتی دارند. هرگز به طور کامل به آنچه که روی صفحه می‌بینید اعتماد نکنید. این همیشه حقیقت نیست. [با این حال]، در عین حال، این پلتفرم خوبی است تا از زندگی‌تان چیزی بسازید. می‌توانید از طریق اینستاگرام با برندهای بزرگ ارتباط برقرار کنید. هم خوب است و هم بد.

احساس می‌کنم باید یک محدودیت سنی هم وجود داشته باشد. دخترعمویم ۱۰ ساله است و اینستاگرام دارد. او گفت: ‘عمه، من تو را دنبال می‌کنم.’ پرسیدم: ‘کجا؟’ گفت: ‘اوه، من تو را در اینستاگرام می‌بینم!’ گفتم: ‘از چه حسابی؟’ گفت: ‘من به تازگی یک حساب کاربری درست کرده‌ام.’ من گفتم: ‘نه، نه، نه.’ در آنجا چیزهای بد زیادی وجود دارد. این می‌تواند شما را تخریب کند یا بسازد، شما باید فرد قوی‌ای باشید تا اجازه ندهید آنچه که در صفحه گوشی یا لپ‌تاپ می‌بینید، شما را به عنوان یک فرد تعریف کند یا باعث شود که دوباره به زندگی‌تان فکر کنید.»

در نهایت، آیا کلمات مشاوره‌ای برای دخترانی که با اعتماد به نفس و عزت نفس دست و پنجه نرم می‌کنند دارید؟

«مشاوره من این است که اعتماد به نفس خود را بسازید، به خودتان اعتماد داشته باشید و خود را دوست داشته باشید. افراد زیادی هستند که شما را دوست دارند و می‌خواهند دوست شما باشند. اگر با مسائل اعتماد به نفس دست و پنجه نرم می‌کنید، نمی‌توانید افرادی را که شما را دوست دارند ببینید و فقط روی افراد منفی تمرکز می‌کنید. بنابراین، مشاوره من این است که فقط با کسانی صحبت کنید که شما را دوست دارند. با دوستانتان صحبت کنید، اگر مورد آزار قرار می‌گیرید، با کسی صحبت کنید. با خانواده‌تان صحبت کنید. روی دوست داشتن خودتان کار کنید و بدانید که در نهایت این موضوع به خودتان برمی‌گردد. اگر خودتان را دوست نداشته باشید، هیچ کس دیگر هم شما را دوست نخواهد داشت. اما به عنوان یک دختر کوچک، چگونه می‌توانید روی این موضوع کار کنید؟ چگونه می‌توانید اعتماد به نفس خود را تقویت کنید؟ من نمی‌دانستم چطور. خیلی گریه می‌کردم و خودم را در اتاقم حبس می‌کردم. پس از شما انتظار ندارم که فوراً بتوانید این کار را انجام دهید. اعتماد به نفس زمان می‌برد. ساختن خودتان در آن مرحله زمان می‌خواهد. فقط بدانید که افراد بیشتری شما را دوست دارند تا اینکه از شما متنفر باشند.»

منبع: این مصاحبه توسط دبی آدرینکومی انجام شده است.

 


ملکه تاریکی و یک مصاحبه آموزنده و کمی تلخ

نویسنده: مهدی رزاقی طالقانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *