هشت مارس و پرسه حوالی موضوع زن

جامعه ایرانی جامعه پیچیدهای است، که پیچیدگی آن علاوه بر تاریخ پر فراز و نشیب چند هزار ساله، در شرایط فعلی از تغییرات وضعیت زن در یک صد سال اخیر هم نشأت میگیرد. به بهانه روز هشتم مارس، یادداشت روح مادرانه یا روح اغوا گرانه نگاهی آسیب شناسانه به زن در جامعه ایران به عنوان یک کلاف سر در گم دارد.
۱-
پیشرفت جایگاه زن در جامعه ایران در گرو صداقت مردان ایرانی است.
۲-
او الگوهای خود را نمی شناسد، الگوهایی نه از جنس مسیح علینژاد و … بلکه از جنس بزرگانی چون شیرین بیانی و هما ناطق و نجم السلطنه و قره العین و مریم میرزا خانی و ستاره فرمانفرمائیان و غیره.
۳-
تا روزی که جایگاه زن در جامعه را مردها با قانون و حدیث و آیه به او هبه کنند، همین آش است و همین کاسه است
۴-
زَن ایرانی بهتر است به دنبال یافتن جایگاه خود باشد تا تصاحب جایگاه مردان؛ که این مسیر از اساس اشتباه است.
۵-
زَن در ایران باید از قید علاقه سنتی به مرد رها شود.
۶-
زنِ ایرانی باید جایگاه مردهای زندگیاش را در کنار خود تعریف کند نه در پشت خود به بهانه پشت گرمی و …
۷-
لوازم دست یابی به جایگاه مورد نظر بانوی ایرانی، کفایت و تدبیر و استقامت است نه استفاده از سلاح عشوه و خودنمایی

۸-
زن ایرانی برای دست یابی به جایگاه خود در یک دوراهی آسان قرار دارد، فعالیت اجتماعی با روح مادرانه یا با روح اغوا گرانه!!! تمام مشاغل دنیا با روح مادرانه می سازد، او می تواند مادرانه فروشنده، راننده، ورزشکار، هنرمند، رئیس یا کارگر و معلم باشد
۹-
دشمن زَن ایرانی بیش از هر مردی، خود اویی است که آرزوی مرد بودن دارد، از مادر بودن گریزان است و و روح و ظرافت و احساس و منطق و زیبایی زنانهاش را نمی شناسد و از آن لذت نمی برد
۱۰-
زن در حصر، زن خانه نشین، مصرف کننده است. زن سرکوب شده برای خودش و برای جامعه و برای زندگی امروز و برای مرد امروز غده سرطانی است؛ که خود و زندگی مشترک و جامعه را به سمت نیستی میکشاند. چنین انسانی ساخته و پرداخته ی تفکرات واپس مانده جامعه ایرانی ست
۱۱-
حجاب اجباری کوچکترین مشکل زن ایرانی در مبارزه برای احقاق حقوق خود است، هدایت فکر و مشغولیت زنان به سمت درگیری تام و تمام با پوشش، برنامه ریزی کثیفیست برای کانالیزه کردن ذهن او!! و قطعا نیت پاک و سالمی پشت تفکر معطوف و مصروف کردن تمام توان زنان برای این مبارزه نیست. حجاب اجباری دیر یا زود به پایان می رسد. اما ایا برای فردای ان روز، زن ایرانی برنامه و توانی برای خود باقی گذاشته است؟
۱۲-
زن اجتماعی، زَن امروز، زنِ فردا، زن سازنده، عقده گشا نیست و فرصت گشا ست
۱۳-
به پشتوانه یک تاریخ مردانه، ذهن زن ایرانی سرشار از اشتغال به پارازیتها و حضور های یک مرد، شوهر، پدر، برادر و … است و این درحالی ست که بانوان برای ساختن یک دنیای برابر، نیازمند اشتغال به خود هستند نه اشتغال به مردان
زن، روح مادرانه یا روح اغوا گرانه
نویسنده: مهدی رزاقی طالقانی
8 پاسخ به “زن، روح مادرانه یا روح اغوا گرانه”
متن همدلانهای نبود. پر از باید و نباید!
قبل از هر چیزی جامعه و فرهنگ مرد سالار، هنر دست مردانه و اگر بنا باشه اصلاحی صورت بگیره اونها هم باید سهم خودشون رو بپذیرند.
متوجه منظوتون هستم.
اما آیا دست مردانه در این میان آیا توان کمک همدلانهای داره رو نمیدونم
به نظرم زن در این مسیر اگر خودبسنده باشه، زودتر و دقیقتر، آرزوها و آرمانهاش محقق میشه
به نظرم عالی
ارادت
به نظر من واقعی بود
مرسی عزیزم
مثل همیشه درست وحسابی،و منصفانه بود
مااگه خودمون جایگاه و ارزش خودمون رو بدونیم و باور کنیم خیلی چیزها بخودی خود تغییر میکنه البته بسختی
بزرگوارید و همینطوریه که گفتید، اصل پذیرش در زندگی قدمی به جلو محسوب میشه تا توقف و عقب گرد