ما هم پرنده‌ایم آقای دوپلانتیس

<yoastmark class=

آقای دوپلانتیس سلام
من میم هستم و‌ از ایران، از عمق خاورمیانه برای شما این نامه را می‌نویسم.
احتمالا الان دارید طلای المپیک‌تان را می‌گیرید و دنیا به کام‌تان است
تبریک می‌گویم
مرسی که امشب تاریخ را نوشتید
مرسی که هستید تا ما در میان گردِ خاک و گردِ جنگ، یک شب فراموش کنیم که با ساده‌ترین آرزوها، ساکن تباه‌ترین جغرافیای دنیاییم.
بیایید شما هم یک مرسی به ما بگویید
ما هم امشب پرواز بلندی داشتیم، خیلی بلندتر از ۶.۲۵ متر …

شما که امشب بلندترین پرش انسان در طول تاریخ را انجام دادید، فکر می‌کنید سخت‌ترین کار دنیا را انجام داده‌اید.
درست است؟
حق هم دارید شما چه می‌دانید که از زیر سایه جنگ چقدر باید بالاتر پرید تا المپیک پیدا باشد!!!؟!
همین شب‌ها یک بار بیایید و مهمان ما باشید تا از اینجا پاریس را نگاه کنیم، خودتان می‌فهمید که چگونه ما با خیالمان از لابه‌لای اندیشه‌های پوسیده ی‌وحشی، از میان نبرد یهود و مسلمان، المپیک را می‌بینیم و المپیک را زندگی می‌کنیم
البته ما برای همین امشب هم که شده باید از شما متشکر باشیم آقای دوپلانتیس
که هستیم

اگر شما نبودید ما امشب از ترس موشک‌ها باید سرهایمان را لای زانوهایمان پنهان می‌کردیم، اما شما که می‌پریدید ما یادمان میرفت که سایه جنگ شب‌ها هم بلند است و سرمان را قدر شش متر و بیست و پنج سانتی‌متر بالا می‌آوردیم که پاریس پیدا باشد، جایی که شما در آسمانی امن آن می‌پریدید
شما بعد از آن پرواز، از آن ارتفاع روی تشک افتادید، نرم بود، درست است؟
اما چه کسی می‌داند وقتی ما بعد از مسابقه شما، به واقعیت پرت شدیم، چقدر درد کشیدیم و چقدر سخت بود؟
شما نمی‌دانید و حق هم دارید، اما سخت است، داشتن هراس و یأسی که در این نامه هست، سخت است و اینها بخشی از واقعیتی است که ما بعد از مسابقه شما به آن پرت شدیم

آقای دوپلانتیس، البته ما با همه تلاش‌مان در نهایت نتوانستیم استادیوم‌ استادوفرانس را کامل ببینیم
شما نمی‌دانید اما ما خوب می‌دانیم که سایه سانسور حتی از سایه‌ جنگ هم بلندتر است، آنقدر بلند که هیچ زنی در آن پیدا نیست.
احساس خاصی دارم. المپیک زیبایی در جریان است اما من مخاطب جنگم و در چنین حس و حالی دارم برای قهرمانی که نمی‌داند در چه اتمسفر تلخی به او تبریک می‌گویم، نامه مینویسم
نامه‌ای که هیچ‌گاه به مقصد نمی‌رسد
نامهای که مشخص نیست نویسنده‌اش چند هفته بعد زنده باشد یا نه

دوپلانتیسmondo duplantis
دوپلانتیس

 


ما هم پرنده‌ایم آقای دوپلانتیس

نویسنده: مهدی رزاقی طالقانی

 

We are also birds, Mr. Duplantis

Author: Mehdi Razzaghi Taleghani

Hello Mr. Duplantis
.I am Mim and I am writing this letter to you from Iran, from the depths of the Middle East
You are probably getting your Olympic gold right now and the world is yours
Congratulations
Thank you for making history tonight
Thank you for being there so that we can forget for a night in the midst of the dust and dust of war that we are living in the most ruined geography of the world with the simplest wishes
Come and say thank you to us
… We also had a high flight tonight, much higher than 6.25 meters

You who made the longest human jump in history tonight, think you have done the hardest thing in the world
?It is true
!!!?!You are right. What do you know about how much you have to jump from under the shadow of war to find the Olympics
Come one night and be our guest so that we can look at Paris from here, you will understand for yourself how we see the Olympics and live the Olympics with our imaginations through the rotten ideas of savages, through the battle of Jews and Muslims
Of course, we have to thank you for this tonight, Mr. Duplantis
who we are

If it wasn’t for you, we would have to hide our heads on our knees tonight because of the fear of missiles, but when you jumped, we would have remembered that the shadow of war is high at night, and we would have raised our heads six meters and twenty-five centimeters to see Paris, where You fly in its safe sky
?You fell from that height onto the mat after that flight, it was soft, right
?But who knows how much pain and how hard it was when we were thrown back to reality after your race
You don’t know, and you’re right, but it’s hard, it’s hard to have the panic and despair that’s in this letter, and that’s part of the reality we’re thrown into after your race

Mr. Duplantis, of course, with all our efforts, we could not see the whole stadium of Stade de France in the end
You don’t know but we know very well that the shadow of censorship is even longer than the shadow of war, so long that no woman can be found in it
I have a special feeling. Beautiful Olympics are going on, but I am the target of war and I am writing a letter for the hero who does not know in what bitter atmosphere I am congratulating him
A letter that never reaches its destination
Names whose author is not known to be alive a few weeks later

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *