چه کسی می‌داند؟

گشت و‌گذار در خیابان برای هر کسی، اگرچه فی نفسه بیهوده است ولی در حاشیه‌اش گا‌هاً مسائلی دارد که اتفاقاً خیلی هم باهوده است.
یکی از آن مسائل گاهنی این است که فی المثل شما یا هر کسی در خیابان کلی چیز‌های زیبا می‌بینی پرندگان زیبا درختان زیبا اتومبیل‌های زیبا و.. ولی شاید برای بعضی‌هایمان جذاب‌تر از نگاه کردن به زیبایی‌ها، نگاه کردن به نگاه هاست اینکه ببینی و ردیابی کنی که هر چشم به کدام سو می‌رود و کدام چشم در کجا می‌ایستد؛ کدام چشم در کجا گشاد، شاد یا باد می‌شود کدام چشم کجا تنگ، منگ، سنگ می‌شود، کدام عنبیه دراز و، کدام قرنیه خیس می‌شود.

۱

علمای خیابانی برای این در رساله‌های شهوانی نوشته‌اند که ذکور اصولاً اگر یک چیز زیبایی ببینند، با چشمانی درشت و دهان‌هایی نیمه باز و آب دهانی قورت نداده چیز موردنظر را تا آنجایی که مفاصل گردنشان و سوی چشمانشان یاری کند، دمبال می‌کنند؛ اما خب این همه ماجرا نیست، چرا که اناث محترمهٔ محترقه …هم با هزار خدعه و نیرنگ وایضاً مهارت، در حالی که یک چشم و قرنیه به مسیر سپرده‌اند، حدقه دیگرشان را با کمترین انحراف ممکن به پی چیز می‌فرستند، چیز مورد نظر را نگاه می‌کنند، بی‌آنکه کسی از اهالی خیابان‌جُل ملتفت شوند که اصلاً چیزی در خیابان است یا نه، تا کسی فکر نکند که خیلی توی کف هستند و به مرد‌های ایکبیری اهمیتی می‌دهند.

۲

مرده شور همه‌شان را ببرند شاید با خود بگویید منظور من این است که زن‌ها دو رویی و تزویر می‌کنند یا زبانم لال، با یک چشم پس می‌زنند و با چشم دیگر پیش می‌کشند.
البته این اسمش ناز است. این مورد از جهتی می‌تواند بسیار خوب و پسندیده هم باشد چرا که بهتر است یک طرف معاملهٔ نر و ماده، کمی ناز داشته باشد شما لحظه‌ایی را تصور کنید که بانوان ناز نداشتند و مثل آقایان، انقد لگام نگاهشان شُل بود چه می‌شد؟
همان فقهای گرانقدر طی سلسله‌ای از فتاوا، مرد‌های مادر مرده را به خاطر اینکه برای زن‌ها تحریک‌کننده‌اند، مجبور می‌کردند با حجاب کامل در جامعه حضور پیدا کنند و همین هم باعث می‌شد شاهد جنبش حجاب اختیاری برای مرده‌ها باشیم، من که شخصاً به هیچوجه حوصله وجود و خزعبلات یک جعفر علینژاد را نداشتم.
سوای این‌ها ممکن بود وضعیت سورئال متصوره تأثیر شدیدی بر روابط اجتماعی بگذارد چرا که اگر مرد‌ها بفهمند که نسوان علاقه‌ایی به‌ایشان نشان می‌دهند ممکن است آن‌ها هم ناز کنند. با این وضع شود دوتا ناز! تصورش هم سخت است که مردی با یک مشت پشم و مشم و خشم، عشوه بریزد، ناز بیاید و…

۳

در چنین وضعیتی دیگر هیچ مردی حاضر نبود که به خواستگاری زنی برود، چرا که…من فکر می‌کنم نسبت ناز و نیاز به شدت در هر رابطه‌ای دو‌سویه هست، من و شما پیرمرد‌هایی رو هم دیدیم که برای همسر و دخترشون ناز می‌کنن یا حتی دوستی برای دوست هم‌جنس، ناز اصولاً شکل هنری درخواست توجهه که در همه ما هست، و تا پیری و زوالمون هم خواهد بود
نسبت دادن ناز به زن در همون قاعده تاریخی نیاز زن به توجهه که فکر می‌کنم اینقدر تکرار شده حالا در جنس زن به یک باور تبدیل شده
من در جامعه مردان اطرافم هم این موضوع را به شکل یک بیماری میبینم البته عنوان یک کشش فانتزی، هم می‌بینم
فکر میکنم بشر در حال گذار از مفعول دیدن زن باشه. در منشور برابری زن و مرد در ایران هم فکر می‌کنم باید درباره این نوشت.
هرچند که زن ایرانی هنوز به خاطر امتیازاتی که از مرد به واسطه همین مفعول بودن میگیره، راضی بهش نیست

اره این نوشته طنز و خودم از بابت اینکه در صورت ایجاد رابطه ناز-ناز مشکلات بیشتر میشه دوست دارم
و تحمل جعفر علی نژاد نمونه شوخی گونه این مشکلاته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *