معرفی کتاب گرگ و میش هوای خرداد ماه

امیدواریم از سر ناچاری

به آقای خدا و یدالله که هیچ، ما هنوز به خر شیطان هم امیدواریم

تا شاید رَم کند و بعضی از این سیاسیون را پایین بیاندازد تا سرشان به سنگی چیزی بخورد و قدری اوضاع مملکت سامان یابد.
همزمان به جان بر کفان جهاد دموکراسی در امریکا هم امیدواریم که در همین ٢٠٢٠جورج بایدن را جای آن زرد انبو به پرزیدنتی بگیرند و اشتباه شان را جبران کنند
اینکه امیدواریم خب خیلی هم غیر طبیعی نیست، این تنها کاری است که از دستمان بر میاید
تاریخ هم نشان داده اگر از قدری امیدواری، پای مان را فراتر بگذاریم و وارد عمل شویم؛ به کمتر از انقلاب راضی نمی شویم
خرداد ماه عجیبی ست ما و آن طرف مقابل هر غلطی خواسته ایم در این ماه کرده ایم و گاهی باد امید وزانده این و گاه طوفان ناامیدی و سرکوب درو کرده ایم. از ١۵ خرداد ۴٢ که درو شدیم تا خرداد ٧۶ که …

خلاصه حالا که هنوز خرداد است و کلیشه “خرداد پر حادثه” کار می کند، نگاهی به جلد سوم خاطرات احمد زیدآبادی که با نام گرگ و میش هوای خردادماه منتشر شد شاید خالی از لطف نباشد

فلش بک به یک خرداد که گذشت

اینجا مقصود معرفی کتاب نیست. درباره زیدآبادی و شرف و قلمش در معرفی دو جلد قبلی خاطرات،مفصل نوشته ام، و این چند خط را از جلد سوم خاطرات زیدآبادی در رثای امید می نویسم.
” تمام نیروهای بالنده پنهان در سطوح زیرین جامعه که به نحوی از وضع موجود آنروز ناراضی بودند به میدان آمدند و به حمایت از سید محمد خاتمی برخاستند.من تلاش کردم که از هیجان عمومی برکنار بمانم و با نگاهی سرد و بی تفاوت اوضاع را تحلیل کنم. واقعیت این است که در تحلیل خود به این نتیجه رسیدم پیروزی خاتمی در انتخابات بیش از آنکه به تغییرات کلانی در نظام سیاسی منجر شود، عملاً من جناح مسلط راست را از زیر فشار بین المللی و داخلی خارج می کند و شانس انعطاف آن ها برای غلبه بر این فشارها را از جامعه می گیرد و ایران را وارد دوره ای از نزاع های فرسایشی می کند … در این مورد هرچه بیشتر اندیشیدم در تحلیلم راسخ تر شدم و … تنها شدم …
شور انتخاباتی حتی شمال تهران را درنوردیده؛ و به انبوه جوانان و نوجوانان خیابان جردن نیز کشیده شده بود … خاتمی با بیست ملیون رأی برنده انتخابات شد … امیدواری مردم به خاتمی روزافزون بود. به خصوص در دوره فترت بین اعلام نتایج انتخابات و آغاز رسمی ریاست جمهوری او به وضوح در کوچه و خیابان دیده می شد
یک روز در خیابان جردن هنگامی که یک مأمور پلیس با لحنی آمرانه و تند، رانندگان را خطاب قرار می داد، راننده ماشین کرایه ای به طوری که مسافرانش هم بشنوند زیر لب گفت:
می دونیم از چی عصبانی هستید. بگذار کارش شروع بشه، خدمت همه شما می رسه

حتی با خرداد بی حادثه هنوز امیدواریم

خلاصه کلام ما به غیر از خودِ خودمان، از یدالله تا خر شیطان و از اکبرشاه تا خاتمی و از مموتی تا شیخ حسن و حتی از بایدن تا سردار سلیمانی، به همه امیدوار بودیم و هستیم، تا به خدمت ما و دشمن ما برسند.
خرداد است دیگر، گرگ و میشِ امید و نا امیدی، و انتظاری که از نیمه آن می کشیم

گرگ و میش هوای خردادماه

 


 

معرفی کتاب گرگ و میش هوای خرداد ماه

نویسنده: مهدی رزاقی طالقانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *