جمعه ١٢ آذر ۱۴۰۰
در چنین روزی در سال ١٣۵٨ از قانون اساسیِ شخمی “مشروطهِ مشروعه” به قانون اساسی تخمی فعلی رسیدیم.
همینقدر زحمتکش و همینقدر پوچ بودند ساکنان ایران سال ۱۲۸۴ تا ۱۳۵۷
شنبه ١٣ آذر ۱۴۰۰
مرتضی میگه دِربی با کی بازی داره؟
مرتضی پرت نیست، راست هم میگه، این دربی تهران با روح فوتبال داره بازی میکنه و میرینه به زیباترین و پرطرفدارین ورزش دنیا
یک شنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۰
دیدهاید بعضیها که میمیرند، اطرافیانش میگویند، حیونکی به هیچ چی و هیچ کی کار نداشت
نادر ابراهیمی درباره این آدمها میگوید
ما آمده ایم که با حضورمان، جهان را دگرگون کنیم، نیامده ایم تا پس از مرگمان بگویند: از کرم خاکی هم بی آزارتر بود و از گاو مظلومتر، ما باید وجودمان و نفس کشیدنمان، و راه رفتنمان، و نگاه کردنمان،و لبخند زدنمان هم مانند تیغ به چشم و گلوی بدکاران و ستمگران برود… ما نیامده ایم فقط به خاطر آنکه همچون گوسفندی زندگی کرده باشیم که پس از مرگمان، گرگ و چوپان و سگ گله، هر سه ستایشمان کنند.
دوشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۰
به منگفت که امروز به شدت احساس تنهایی کرده
گفتم دوس داشتی فحش بشنوی؟
گفت عه!!! معلومه که نه، نمیخوام هم فحش بشنوم
گفتم پس خیلی هم خالی نبودی
آدمی میخواهد دوستش داشته باشند، اگر نشد، مورد ستایش قرار بگیرد، اگر نشد، از او بترسند، اگر نشد، از او متنفر باشند و او را تحقیر کنند. روح آدمی از خالی بودن گریزان است و میخواهد به هر قیمت که شده، با دیگران ارتباط برقرار کند. که تو خیلی هم تنها نبودی و آدمی برای فکر کردن داشتی
سه شنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۰
روز دانشجو بود؟
یاد اینتکه از سووشون سیمین دانشور افتادم
مردم این شهر شاعر متولد میشوند، اما شما شعرهایشان را کشتهاید. پهلوانهایشان را اخته کردهاید. حتی امکان مبارزهای هم
باقی نگذاشتهاید که حداقل
حماسهای بگویند و رجزی بخوانند.
شهر را کردهاید عین گورستان.
چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۰
آقای هگل سلام علیکم
عرض میشود که امروز بنده عصبانیام
چند نفر در اطرافم مدام زر میزنند و نمیتوانم کار کنم
چیزی بگویید لطفا که آرامم کند
سلام ابله
نخستین شرطِ برای دستیابی به هر چیزِ بزرگ یا عقلانی ، خواه در زندگی خواه در علم ، استقلال داشتن از افکارِ عمومی یا افکار کساخله است.
به طور قطع ، خود همین کساخله ، دیر یا زود چنین دستاوردی را به رسمیّت خواهد شناخت و سرِ وقت ، آن را به یکی از
پیش داوریهای خود ، بدل خواهد کرد.
پس فقط کارت را بکن
ممنون آقای هگل
پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۰
به مناسبت روز پرستار
که در روزهای واپسین عمر هم به تعبیر عمران صلاحی اینگونه به کار ما میآیند
توده یِ زشتِ کریهی شده ام
آشنایانم نیز
به ملاقاتِ پرستارِ جوان می آیند!
عکس هفته
هفت فکت هفته(۱۴)
نویسنده: مهدی رزاقی طالقانی
یک پاسخ به “هفت فکت هفته(۱۴)”