logo

هفت فکت هفته(١٠)

مهدی رزاقی طالقانی

‏‎جمعه ١٨ تیر ۱۴۰۰

شورش دوستم بود، ظهر شنبه ١٩ تیر ٧٨ در پارک جلوی خانه مان به من گفت ببین کف انقلاب و خون گرفته، همیشه با هیجان حرف می زد، باور نکردم قسم خورد و گفت میای بریم اونجا؟ گفتم بریم، دربست گرفتیم و رفتیم و وسط خیابان آزادی پیاده شدیم، راننده تاکسی گفت جلوتر نمیام خبری از خون نبود اما بوی خون همه جا رو گرفته بود، شورش اهل خرمشهر بود و کینه خوزستانی که از دست داده بود رو داشت، اون روز جفتمون چند ضربه باطوم (باتون)خوردیم، هر چقدر شورش از ضربه باطوم تکان نمی خورد و محکم تر می شد، من از درد به خودم میپیچیدم فراموش نمی کنم که در همان لحظه های پر درد و استرس به من گفت: یک روز بخاطر همین ضربه باطوم به خودت می بالی شورش از سال ٨٨ مفقود شده .

شنبه ١٩ تیر ۱۴۰۰

امروز ۱۹ تیر، تولد ناصر تقوایی و گلشیفته فراهانی و کیمیا علیزاده ست
فکت میخواد یا واضحه همه چی؟

یک شنبه ٢٠ تیر ۱۴۰۰

ایتالیا قهرمان یورو ٢٠٢٠ شد، اینکه من و مای ایرانی و افریقایی و امریکایی عاشق فوتبال و کیفیت فرانسه و انگلیس و ایتالیای اروپایی هستیم یعنی موطن بشر امروز را نه تعلق به خاک و خون که کیفیت یک عرصه تشکیل می دهد وطن من یکی اینروزها کفِ موزه لوور و چمن ویمبلی و مانیتور آیفون و آزمایشگاه فضایی ناساست . ‏‎

دوشنبه ٢١ تیر ۱۴۰۰

خانومای عزیز تبریک تبریک تبریک !!! بابت روز حجاب و عفاف،
شیطونا دوست دارید برای این روز مبارک چه هدیه‌ای بگیرید؟

سه شنبه ٢٢ تیر ۱۴۰۰

گفتن بهش بیا واکسن کووبرکت بزن
میگه می دونی چه حسی داره؟
میگم نه
میگه حس تزریق اجباری واکسن ایرانی مثل حس تجاوزه
میگم تا حالا بهت تجاوز شده؟
میگه آره، وقتی به زور رو سرم روسری کردن، مجبورم کردن واسه استخدام رساله بخونم، واسه عکس کارت ملی رژم و پاک کنم
میگم برو بزن آب مقطره چیزی نمیشه
میگه تا حالا دیدی کسی تعمداً بره جایی که بهش تجاوز شه بعد به فکر این باشه باردار نمیشه؟

‏‎چهارشنبه ٢٣ تیر ۱۴۰۰

تیر تأکید داره که ذکر کنم مریم میرزاخانی اصالت طالقانی داشت حالا خودش کیه؟ همون که به لاک بنفش خواهرش می گه جنده بازی ‏

پنج شنبه ٢۴ تیر ۱۴۰۰

حالا که تیر است و حرف از ظلم است و تشنگی و مرگ و جنگ و خون، باید چه کار کرد؟
از صمد بهرنگی پرسیدم که جواب داد؟
مرا از آذر شهر به گاوگان فرستادند، ۲۴۰ تومن از حقوقم کسر کردند که چرا در امور مسخره اداری دخالت کرده بودم. به محض اینکه به گاوگان رسیدم شروع به کار کردم. مثل یک گاو پر کار درس دادم. بعضی ها تعجب میکردند که چرا با این همه ظلمی که بهت رسیده، باز هم جانفشانی میکنی، این آدم ها فقط نوک بینی شان را میدیدند، نه یک قدم آن دورتر را. خودم را به گاوگان عادت دادم و بی اعتنا کار کردم …
سعی کن بی اعتنا باشی. اما نه اینکه کار نکنی و بیکاره باشی. ها! غرض رفتن است نه رسیدن. زندگی کلاف سردرگمی است. به هیچ جا راه نمی برد. اما نباید ایستاد. این که می دانیم نخواهیم رسید: نباید ایستاد . وقتی هم که مردیم، مردیم به درک!

عکس هفته

عکاس: آریا جعفری


هفت فکت هفته(۱۰)

نویسنده: مهدی رزاقی طالقانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *