تاریخ و شبه تاریخ
برای روایت گذشته هر جامعهای یک تاریخ وجود دارد و یک شبه تاریخ. تاریخ یک علم است و روایاتش مستند و قابل پیگیری است و شبه تاریخ یک حقه است برای فریب اذهان عمومی با اهداف ایدئولوژیک وسیاسی و حکومتی و غیره.
در تعریف شبه تاریخ آمده است:
شبه تاریخ به متونی اطلاق می شود که به عنوان متنی با موضوع تاریخی نوشته شده باشد اما به دور از استاندارد های متداول تاریخ نگاری نگارش شده باشد و به همین سبب یافته های این کتاب، نوشته یا مقاله معمولا قابل اعتنا نیستند. کارهایی که به نتایج جنجالی براساس مدارک بحث برانگیز یا ضعیف می رسند به عنوان شبه تاریخ دسته بندی می شوند و مورد اعتنا قرار نمی گیرد.

شبه تاریخ و رونمایی از زن مدرن در ایران
در تاریخ ایران، تعارض میان تاریخ و شبه تاریخ به وفور مشاهده میشود و یکی از مخربترین این تعارضها در موضوع زنان در ایران است. در روایت علمیِ تاریخ، اولین رونمایی از زن، در ایران پس از اسلام، با انقلاب مشروطه صورت پذیرفت. جایی که زنانی مستقل وجسور و آگاه، در نهادهای علمی و آموزشی، سرنوشت و آینده خود و دختران نسلهای بعد را ترسیم میسازند. همین رونمایی از زن ایرانی در تاریخ را شبه تاریخ، در دوره پهلوی روایت میکند که زن ایرانی با چهرههایی چون شاهزاده و ملکه در عکسهای رسمی ظاهر میشود
تاریخ، زن و اصالت انقلاب مشروطه
امروز که آغاز عصر تاثیرگذاری زنان است اگر بخواهیم نجات زن ایرانی را نه در تصویر، بلکه در متن تاریخ جستوجو کنیم، باید پیش ازهر چیز به انقلاب مشروطه بازگردیم؛ انقلاب مشروطه در شبه تاریخ یک انقلاب شکست خورده مردانه است که یک مبارزه برای محدود کردن قدرت پادشاه بود. اما در تاریخ،این انقلاب، فقط نقطهی آغاز پارلمان و قانون نبود، بلکه آغاز ظهور نوعی زنِ جدید هم بود. زنی که دیگر فقط مادر، همسر، یا عنصرخاموش خانه نبود، بلکه بهمثابه سوژهی اجتماعی و گاه حتی فاعل سیاسی وارد تاریخ شد

بیبی خانم استرآبادی و رونمایی از زن مدرن در ایران
اگر در شبه تاریخ از اشرف و شمس پهلوی به عنوان پیشگامان زن مدرن در ایران صحبت میشود، در تاریخ، بیبی خانم استرآبادی به میان میآید؛ که در فرآیند گذار از نظم کهن به نظم نو نقش داشتند. زنی نویسنده، مدرسهساز، و منتقد جامعهی مردسالار که در همان عصر قاجار با نگارش کتاب «معایبالرجال»، ساختارهای جنسیتی حاکم را به چالش کشید.
اودر بخشی از کتابش مینویسد:
«تمام امورات دنیای وفی بالنسبه اضافی و نسبی میباشد زنان را همین بس بود یک هنر که مردان اگر سر به اوج آسمان کشند زائیدهٔ زنانند و پسافتادهٔ ایشان.»
در در جای دیگری آمده است:
«نه هر مردی از هر زنی فزونتر است و نه هر زنی از هر مردی فروتر. انواع و اقسام از خواص و عوام زن و مرد خوب و بد هر دو میباشند، صفات حمیده و رذیله از همه قسم مشاهده میشود. اگر بایدتربیت بشوند باید همه را بنمایند»

نوشتههای بیبی خانم طنزآلود، گزنده و در عین حال عمیقاً آگاهانهاند. او نخستین زنی است که با جسارت تمام در قامت یک نویسنده عمومی ظاهر میشود؛ نه در خلوت خانه، بلکه در عرصهی اجتماعی. با تأسیس مدرسهی دخترانه در تهران، گامی بلند در راه آموزش و بیداری زنان برداشت؛ گامی که با تهدید و خشونت هم مواجه شد، اما مسیر را برای دهههای بعدی باز کرد. بیبی نه صرفاً قربانی که تحلیلگر و منتقد زمانهی خویش است. این دقیقاً همان تغییریست که انقلاب مشروطه برای بسیاری از زنان به ارمغان آورد
مدرسه دخترانه دوشیزگان
بیبی نخستین زنی است که با تأسیس مدرسهی دخترانه در تهران، گامی بلند در راه آموزش وبیداری زنان برداشت؛ گامی که باتهدید و خشونت هم مواجه شد، اما مسیر را برای دهههای بعدی باز کرد.
بیبی خانه با اراده شگفت انگیزش خانه دوازدهاتاقیاش را با کمک دخترانش مولود خانم و خدیجه افضل خانوم به مدرسهای برایدختران تبدیل کرد. مدرسهای که در آغاز سه کلاس بیست دانشآموزی داشت که هر کدام از این سه نفر معلم یکی از آنها بود. افتتاح#مدرسه_دوشیزگان با موجی از مخالفتها و نارضایتیها از جانب مردان روبهرو شد و عدهای مدرسه را که در واقع خانه بیبیخانم همبود، به آتش کشیدند.
سید علی شوشتری حکم تکفیر او را صادر کرد و قشر وسیعی از جامعه، حتی بعضی از پیشگامان نهضت مشروطه، با بیاعتنایی وتمسخر یا فاحشه خطاب کردن او و دخترانش، به این مدرسه واکنش نشان دادند. پایه مخالفتها با این مضمون بود که «این مدرسه رابیگانگان به منظور رواج بیعفتی دایر کردهاند». برگههای تکفیرنامه به قیمت یک شاهی به فروش میرسید و حتی بازار سیاه پیدا کرد.
مهلقا ملاح نوه بیبیخانم نیز در این باره گفته است: «این مدرسه خیلی سر و صدا راه انداخت. شیخ فضلالله نوری که امام جماعتمسجد عبدالعظیم بود، پای منبر گفته بود که کلمه «دوشیزه» شهوتانگیز است؛ وای بر ملتی که مدرسه دوشیزگان داشته باشد!
تبدیلشدن از مفعول فرهنگی به فاعل تاریخی
آنچه بی بی خانم استرآبادی را از سایر زنان پیشگام آن عصر متمایز میکند، ترکیب کنش سیاسی با عاملیت اجتماعی است او مانند بسیاری از زنان مشروطهخواه، به دنبال حق رأی نبود؛ آنچه او میخواست، پیش از آنکه امتیازی حقوقی باشد، تغییری در درک جامعه از زن بود. به هر حال زن جدید ایرانی، در چنین بزنگاههایی ساخته شد؛ با صدای زنانی چون او که نه با امتیاز قدرت، بلکه با جسارتِ آگاهی به میدان آمدند.