واکسن، سودای قدرت و تعدادی جان

کرونا و واکسن

۱

به نظر می‌رسد سؤال اصلی این است که چرا ایران دست به تولید واکسن زد؟ و سرنوشت این واکسنها چه شد و چرا واکسن ایرانی در دنیا خریدار ندارد؟
برای پاسخ دادن به این سؤالات و دهها ابهام دیگر، باید از دریچه مقتضیات دنیای علم وارد شد و پرسید حالا که واکسن ایرانی تولید شد چرا به جز یکی دو مقاله، از این همه واکسن در نشریات معتبر علمی و پژوهشی خبری نشد؟
انتشار مقاله در نشریات معبر علمی بین المللی، مجالی برای صحت سنجی و جلوگیری از جا زدن شبه علم یه جای علم است، جایی که ادعا در بوته نقد قرار می‌گیرد و در آن از فضاسازی رسانه‌ای خبری نیست که نقش تولید علم به دروغ بر بر تن فرد و نهاد و جامعه‌ای کشیده شود
از سویی دیگر انتشار مقاله در نشریات معتبر علمی بین‌المللی سطحی از دانش ورزی یک جامعه است. کوششی برای ایفای نقش در پیشرفت علم و یافتن جایگاهی در آینده جهان علم که تاریخ مو به موی آن را ثبت می‌کند و موجبات یک اعتماد به نفس جمعی را در دراز مدت ایجاد می‌کند.

۲

امروز کشوری که سهمی از پیشرفت علم برای آینده دارد طبیعتاً یک فاکتور قدرت زا را برای امنیت و موجودیت و پویایی و ایفای نقش خود در مناسبات جهانی ایجاد کرده است؛ و از همین رو است که پیشرفت و تلاش در حوزه علم امروز یک نبرد سنگین بین المللی در حوزه‌های مختلف علمی است.
کرونا پدیده‌ای نادر در تاریخ علم در جهان بود از آن جهت که تلاش علمی برای مهار آن، یک جنگ سرد را در میان کشورهای صاحب قدرت در جهان به راه انداخته بود. تمامی کشورهای صاحب قدرت از امریکا تا چین، از قدرتهای قدیمی از انگلستان تا سوداگران قدرت همچون هند و کره شمالی همه‌گی در پی یافتن جایگاهی در این کارزار بودند.
ایران هم مطابق انتظار برای ایفای یک نقش تأثیرگذار، در زمینه کشف واکسن کرونا فعالیت‌های خود را آغاز کرد. اما مدیریت پوپولیستی و هیجانی و فسادزا در داخل کشور در شناخت حوزه علم باعث شد تا اشتباه اول در همین نقطه ایجاد شود؛ و تلاشی که می‌توانست قدرت آفرین هم باشد در یک بستر علمی انجام نشد و مدیریت نشده وارد حوزه قدرت شد تا بدون طی کردن مراحل لازم، یک هوچی گرایی رسانه‌ای با تأثیر کوتاه مدت باشد.
این تصمیم و اصرار بر اولویت داشتن تولید واکسن وطنی به مرگ بسیاری انجامید و با افزایش انتقادها برنامه تولید واکسن داخلی که تنها برنامه مهار کرونا بود، جای خود را به واردات واکسن داد و در اولویت دوم قرار گرفت و همین کار سرانجام منجر به کنترل ویروس افسار‌گسیخته کرونا در کشور شد.

۳

اگر تولید واکسن به شکل ناشیانه در حوزه قدرت اجرا نمی‌شد و این تلاش و تکاپو در حوزه علم انجام می‌شد، به تأیید رساندن یک واکسن در تمامی مراحل بر اساس شیوه‌های معمول، نیازمند انتشار مقالات علمی بود.
محتوای این مقالات علمی که از یافته‌های تأثیرگذاری واکسن در برابر متغیرهای مختلف تشکیل می‌شود، به اعتمادسازی در فرایند تهیه واکسن می‌انجامد که تولید کنندگان ایرانی از ورود به این حوزه تا حد زیادی سر باز زدند؛ چرا که هیجان و تلاش هوچی گرایانه برای تولید واکسن و کسب اعتبار در حوزه قدرت باعث می‌شد تا اقتضائات علمی واکسن‌ها مورد توجه قرار نگیرد
در ایران تقریبا ۱۴ واکسن مجوز تولید گرفتند که از میان آنها ۶ ریل تولید برای ساخت واکسن انجام شد که تنها در برخی از آنها و مشخصاً کووبرکت و پاستوکووک تلاش‌هایی برای انتشار مقاله در نشریات معتبر انجام شد؛ و در بسیاری دیگر از واکسن‌ها خبری از انتشار مقاله و صحت سنجی نبود.
عدم انتشار مقالات علمی از واکسن‌ها به نظر می‌رسد از آن جهت است که معمولاً بعد از انتشار اطلاعات علمی نقدهایی به مطالعات وارد خواهد شد که اشکالات بزرگ این واکسن‌ها را آشکار خواهد کرد و بر حسب مسائل علمی چنین ضعف‌هایی مانع تولید این واکسن‌ها خواهد شد. در واقع با عدم انتشار اطلاعات باندهایی که تحت لوای تولید واکسن قصد سودجویی داشتند می‌توانستند یک محصول بی اثر و احتمالاً قلابی را جای یک محصول اثر گذار به دولت و جامعه قالب کنند

۴

چالش انتشار مقاله در نشریات معتبر علمی بین المللی برای واکسن‌های ایرانی به وضوح نشان داد که سهم خواهی و منفعت طلبی حتی در جریان برنامه‌های کلان ملی که جان هزاران انسان به آن وابسته است، وجود دارد. امروز باید پرسید که اختصاص ۱۳۰ میلیون یورو یعنی ۴,۰۳۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ تومان ارز دولتی به تولیدکنندگان ایرانی چه ثمره‌ای برای سیاست و علم در جامعه ایرانی به همراه داشته است؟ جز ملیونها دوز واکسن انبار شده ای که با ۹ برابر قیمت جهانی تولید شده و رو به افساد است؟
نکته نهایی در هزینه جامعه ایران برای سوداگری در تولید واکسن وطنی، مسئله جان هزاران نفری است که که به واسطه عدم فهم علم و فرایندهای علمی دست رفت، تولید واکسن در دوره‌ای که چند نوع واکسن در جهان موجود بود، یک اولویت درجه چندم بود که راهبرد تلقی شد و هزینه‌اش را هم مردم بی گناه دادند. اگر میادینی مانند میدان مبارزه با همه‌گیری کرونا موقعیتی برای کشور در یافتن جایگاهی در آینده جهان علم و ایجاد یک عامل قدرت زا در مناسبات بین المللی است، مدیریت ورود به این عرصه و هزینه کردن در آن باید هوشمندانه‌تر باشد تا آن ثمره‌ای در خور نصیب کشور شود. تلاش نهادهای غیر علمی با تلاشهای مبهم و اهداف سیاسی – مالی غیر شفاف برای تولید واکسن کرونا که هزینه زیادی هم برای آن شد تجربه‌ای بزرگ از یک اشتباه مدیریتی برای آینده خواهد بود.

 

 


واکسن، سودای قدرت و تعدادی جان

درباره چرایی عدم انتشار مقالات ساخت واکسن کرونای ایرانی در نشریات بین المللی

نویسنده: مهدی رزاقی طالقانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *