پائیز گذشته، بار دیگر به نیاورانِ شاه نشین مشرف شدم، و اینبار انقلاب ایران را در آن جستجو کردم
آنچه در ادامه می آید بخشی از جرقه های ذهنی ام در این مجموعه حالا تاریخی است، با تمِ جستجوگری در انقلاب ١٣۵٧
پیش نویس:
بدیهی است که با پیش فرض های جستجوگری در معماری و غیره هم این مشاهده با نتایج متفاوت قابل ارزیابی و ارائه است
۱
کاخ نیاوران برای شناخت انقلاب ایران در سال ۵٧ فرصت فوق العادهای است. خانه ده سال پایانی آخرین پادشاه ایران و فضایی که آخرین نمود افکار او و خانواده اش را در ذهن بیننده تصویر می کند می تواند به تکمیل پازل چرایی انقلاب ایران کمک شایانی کند.
پیشینه نیاوران به دوره فتحعلیشاه قاجار می رسد و قاجارها به نوعی از این مختصات قادر به اداره کشور نشدند و فرو ریختند
از خودم می پرسم با این پیشینه محمدرضا شاه چرا این نقطه را برای سکوتت انتخاب کرد آن هم درحالیکه تهران در دوره پهلوی شهر کم عرضی بود و نیاوران به نوعی در شمالی ترین نقاط شهر قرار داشت و آیا از این نقطه واقعا تحولات جامعه قابل مشاهده بود؟
نکته بعدی در کاخ محل سکونت آخرین پادشاه ایران، کم رنگی هویت و اصالت ایرانی است. جدای از فرش ایرانی تقریبا هیچ ردی از یک محصول یا نگاه یا ایده ایرانی در کاخ نیست. اینکه در حد فاصل سالهای ١٣۴٧تا١٣۵٧ یعنی بعد از حدود نیم قرن حکمرانی پهلوی ها، رد پایی از ایران و ایرانی در زندگی و سبک زندگی محمدرضا شاه نیست، حسی از ایران بیگانگی را به مخاطب القا می کند و کاش می توانستم از آخرین پادشاه بپرسم که چرا پس از ۵٠ سال حکومت شما و پدرتان ایران قادر به تولید یک محصول دکوری مناسب کاخ تان نبود؟
۲
نیاوران یک کاخ موزه پر از تابلوهای نقاشی های بی قیمت جهانی و ایرانی دارد که فوق العاده است، و در کنار آنها آثاری از صنایع مختلف تمدنهای گوشه کنار جهان به خصوص تمدنهای امریکای جنوبی و لاتین قرار دارد که توسط شهبانو فرح پهلوی از هنرمندان و بازارهای قاچاق خریداری شده اند
برای مخاطب فرهنگ دوست دیدن این آثار بسیار لذت بخش است اما باز دو سوال و اشکال برایم مطرح شد
اول اینکه تاراج تمدن های ملت های بی چاره و استبداد زده امریکای لاتین و جنوبی و افریقا، چه نسبتی با فرهنگ دوستی و فرهنگ پروری دارد؟ و اگر برای مثال همسر پادشاه مالت آثار تمدن ایران را از بازار قاچاق تهیه کند ما به او می گوییم فرهنگ دوست؟
و دوم نسبت این اقدام با تحولات جامعه ایرانی در دهه پایانی حکومت پهلوی ها مشخص نیست
۳
صرف هزینه سرسان اور خرید این آثار، در شرایط استحکام پایه های حکومت پهلوی نیست، در آن دهه تمام بنیانهای مشروعیت پهلوی در حال زیر سوال رفتن بود و طبیعتا این هزینه باید صرف کسب رضایت جامعه و رفع فاصله طبقاتی می شد.
همین موضوع نشان می دهد که پهلوی ها اعم از محمدرضا شاه و اطرافیانش و حتی فرح فرهنگ دوست و مشاورانش در یک دهه پایانی ارتباطشان با جامعه، نیازها، مطالبات و تحولات آن کاملا قطع شده بود و در حالیکه ستونهای خانه در حال لرزیدن بود، صاحبخانه در فکر الصاق لوستر برای روشنایی بیشتر بود
نیاوران نشان می دهد که انقلاب ایران بهانه های غیرمذهبی زیادی هم داشت که البته در تحقیقات تاریخی به آن مفصل پرداخته شده اما مخاطب عام به دلایل مختلفی چون رهبری آیت الله خمینی و تسلط مذهب گراها و از همه مهمتر اصرار عجیب پهلوی ها بر این موضوع، دلایل غیر مذهبی انقلاب ایران را نپذیرفته اند
البته چه دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی و چه روایت پهلوی ها که با پیش کشیدن مذهب به دنبال سر پوش گذاشتن روی ناکارآمدی های دیگر خود هستند نمی تواند رد علل دیگر انقلاب سال۵٧ را گم کند و تاریخ و همین مجموعه نیاوران از حقیقت ماجرا تا همیشه به صراحت سخن می گویند

آسفالت فرهنگ در نیاوران
نویسنده: مهدی رزاقی طالقانی