نگاهی فلسفی به نسبت میان فرجام و غایت تاریخ
تاریخ، همانگونه که با آغاز و حرکت تعریف میشود، بیتردید در افق خود با پرسشی از پایان نیز روبهروست. اما این پایان، در فلسفه تاریخ، تنها یک نقطه در آینده نیست؛ بلکه صورتبندیهایی فلسفی دارد که در قالب دو مفهوم مهم بررسی میشود: فرجام تاریخ و غایت تاریخ.
تفاوت فرجام و غایت تاریخ
در بحث از فرجام تاریخ، فیلسوف با آیندهای مبهم و ناپایدار روبهروست—آیندهای که تنها از رهگذر حدس و گمان و پیشفرضهای مفهومی قابل تصور است. فرجام تاریخ نوعی پایانِ باز است، پرسشی بیپاسخ دربارهی اینکه آیا زمانی فراخواهد رسید که تاریخ به پایان برسد؟ یک سال دیگر؟ هزار سال؟ یا شاید هرگز؟
اما در برابر این ابهام، غایت تاریخ سخن از هدف نهایی و معنادار تاریخ دارد. مفهومی که برخلاف فرجام، لااقل در سنتهای مختلف فلسفی و الهیاتی، نوعی جهتمندی یا طرح پیشینی برای مسیر تاریخی فرض میشود. اینجا تاریخ نه صرفاً روندی کور، بلکه فرآیندی هدفمند و معنادار تلقی میشود.
تاریخ غایت دارد؛ یعنی چه؟
بدینسان، وقتی میگوییم «تاریخ غایت دارد»، این گزاره دو معنا در خود دارد: نخست، اینکه تاریخ دارای هدف است؛ دوم، اینکه تاریخ در مسیر رسیدن به آن هدف حرکت میکند.
این رویکرد، بهنوعی بر وجود یک «خرد درونی» در تاریخ دلالت دارد—خردی که به روندها و رویدادهای تاریخی معنا میبخشد. چنین نگاهی، با عنوان غایتمندی تاریخ، مستلزم آن است که تاریخ همچون ساختاری کلنگر درک شود؛ ساختاری که اجزا و عناصرش، ولو بهشکل مستقل و منفصل، بهسوی نوعی کلیت معنادار در حرکتاند.
یک مثال فیزیولوژیک
برای تقریب ذهن، بدن انسان را تصور کنید. میلیونها سلول در بدن هر کدام دارای عملکرد، ساختار و هدف خاصی هستند. اما همین سلولها در کنار یکدیگر غایت کلیتری را محقق میسازند: زندگی انسانی. این هدف نهایی را نه در رفتار هر سلول، بلکه در تعامل و همافزایی آنها با یکدیگر میتوان شناخت.
در تاریخ نیز چنین است. کنشگران تاریخی ممکن است از غایت نهایی تاریخ آگاه نباشند یا حتی آن را انکار کنند. اما در سطح کلان، حرکت آنها میتواند در راستای تحقق یک معنا یا هدف بلندمدت باشد.
پرسشهای باز
آیا این غایت از درون تاریخ میجوشد یا از بیرون به آن تحمیل میشود؟
آیا ما در دل یک طرح الهی یا عقلانی زندگی میکنیم یا تنها در توهمی از معنا؟
اینها پرسشهاییاند که همچنان بر میز اندیشه باقیاند. اما شاید تنها چیزی که بتوان با اطمینان گفت، این باشد که اندیشیدن به غایت تاریخ، خود نشانهای از معنایجویی در ذات انسانی ماست.
فرجام و غایت تاریخ
درسگفتاری از دکتر علیرضا واسعی

