فلسفه تاریخ به روایت دکتر فیاض زاهد

گفت‌وگویی درباره چیستی فلسفه تاریخ، عقلانیت و سنت بومی نگارش تاریخی

در دنیای پرتحول امروز، درک «تاریخ» صرفاً به معنای دانستن وقایع گذشته نیست؛ بلکه نیازمند نگاهی عمیق‌تر به چیستی و معنای آن است. «فلسفه تاریخ» به‌عنوان شاخه‌ای میان‌رشته‌ای میان فلسفه و تاریخ، تلاش می‌کند تا پرسش‌هایی بنیادین را درباره جهت‌گیری، عقلانیت، و ساختار زمان‌مند تاریخ پاسخ دهد. اما آیا این حوزه در سنت فکری ایران نیز مورد توجه بوده؟ و اگر نه، چرا؟

دکتر فیاض زاهد—پژوهشگر تاریخ و اندیشمند علوم انسانی در یک گفت‌وگوی اختصاصی،از تجربه تألیف کتاب درباره فلسفه تاریخ می‌گوید. او در تلاش است تا میان سنت تاریخ‌نگاری ایرانی و رویکردهای فلسفی معاصر پلی نظری برقرار کند و تأکید می‌کند که ایران، بیش از هر زمان، به بازاندیشی در بنیان‌های فلسفه تاریخ نیاز دارد.

این مصاحبه فرصتی است برای شنیدن دیدگاه‌هایی تازه درباره نسبت میان عقلانیت و تاریخ، جایگاه مورخ در جامعه امروز، و امکان شکل‌گیری نگاهی بومی به نظریه تاریخ. اگر دغدغه شما، فهم عمیق‌تر از تاریخ و پرسش‌های بنیادین آن است، این گفتگو را از دست ندهید.

 

ضرورت نگارش کتابی بومی درباره فـلسفه تاریخ

دکتر زاهد در آغاز گفت‌وگو با تأکید بر کمبود منابع تألیفی در ایران گفت:

«در ایران، عموماً به ترجمه در حوزه فلسفه تاریخ بسنده شده است. ما نیازمند متنی هستیم که مفاهیم بنیادین را با رویکردی بومی و تحلیلی روشن کند. نگارش این کتاب تلاشی است برای پرکردن این خلأ.»

او به فقدان کتابی سیستماتیک که مخاطب ایرانی را با چارچوب‌های فلسفه تاریخ آشنا کند اشاره کرده و معتقد است اکثر کتاب‌های موجود یا ترجمه هستند یا جنبه توصیفی دارند.

فلسفه تاریخ
 

چیستی فلسفه تاریخ

به گفته دکتر زاهد:

«فـلسفه تاریـخ می‌خواهد بفهمد که آیا تاریخ عقلانی است؟ تکرارپذیر است؟ آیا تاریخ جهت دارد؟ آیا تاریخ معنایی دارد؟»

او فـلسفه تاریخ را دانشی میان‌رشته‌ای می‌داند که هم از تاریخ بهره می‌گیرد و هم از فلسفه، تا بتواند پرسش‌های بنیادینی را پاسخ دهد که در دل هر روایت تاریخی نهفته‌اند.

نسبت عقلانیت و تاریـخ

دکتر زاهد با اشاره به ابن‌خلدون می‌گوید:

«ما در سنت خودمان ابن‌خلدون را داریم، ولی متأسفانه این مسیر ادامه نیافت. غربی‌ها با دکارت، کانت، هگل و مارکس این راه را ادامه دادند و عقلانیت را وارد مطالعه تاریخ کردند.»

او معتقد است که در سنت اسلامی، پس از ابن‌خلدون، تاریخ‌نگاری بیشتر حالت روایی و نقل‌محور پیدا کرد و عقلانیت از آن رخت بربست.

مورخ یا فیلسوف؟

زاهد به دوگانگی سنتی میان مورخان و فلاسفه اشاره می‌کند:

«مورخان معمولاً مشغول ثبت وقایع‌اند و کمتر وارد تحلیل‌های کلان می‌شوند؛ فلاسفه هم با رویکردی انتزاعی به تاریخ می‌نگرند. فلسفه تاریخ، حلقه واسط این دو رویکرد است.»

او بر این باور است که فــلسفه تاریـخِ امروزی باید توسط مورخانی اندیشمند نوشته شود، کسانی که با داده‌های تاریخی آشنا هستند اما از پرسش فلسفی نیز واهمه ندارند.

نقد نهاد دانشگاهی و محدودیت پژوهش در ایران

زاهد از نبود فضای پژوهشی آزاد در ایران انتقاد می‌کند:

«در نظام دانشگاهی ایران، ما با محدودیت‌های زیادی روبه‌رو هستیم. از فقدان منابع تا سانسور و بی‌توجهی نهادی، این‌ها همه مانع شکل‌گیری پژوهش نظری مستقل در حوزه‌هایی مثل فلسفه تاریخ می‌شوند.»

او خواهان بازنگری در سیاست‌گذاری‌های علمی است تا فضا برای تولید نظریه‌های بومی در علوم انسانی فراهم شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *