نسبت تاریخ و کنجکاوی | آرنولد توین‌بی

تاریخ و مورخ

نسبت تاریخ و کنجکاوی
نسبت تاریخ و کنجکاوی

ج ر اوربان

شما از کنجکاوی راجع به تاریخ تا ترویج نظری نبوی، درباره تاریخ راهی پس در از پیموده‌اید. آیا می‌توان گفت که در کنجکاوی خود از ابتدا دو دل بوده‌اید، در پی دیدگاهی برتر – شاید بینشی تعالی بخش – می‌گشتید، چیزی شبیه اندیشه گونه وقتی از شور و شوق در تاریخ سخن می‌گفت؟

توین بی:

من عمر فعال خود را وقف تاریخ برای خود تاریخ کردم چون درباره آن کنجکاوی داشتم من شیفته تاریخ بودم، و جز این راهی نداشتم خیال میکنم. همین دلیل برای مطالعه تاریخ کافی باشد. در هر حال مردم اغلب میگویند که این دلیل هیلی است. به گمان من هیچ عبث نیست: یکی از فضایل طبیعت بشر کنجکاوی نسبت به چیزهایی است که سود و کاربرد آنی ندارند. انسان خیلی پیش از آنکه به فکرش برسد که ممکن است دانش ستارگان برای کشاورز یا دریانورد فایده عملی داشته باشد در مورد ستارگان کنجکاو بود. اگر این کنجکاوی بی فایده را نمی داشت اگر دارای این برخورد اختصاصاً بشری و فراحیوانی با کاینات نبود، مو، پیامد حاصل نمی شد.
یاری، موضوعهای کنجکاری گوناگون است. پدیده، نخستین آنهاست. ما در پدیده‌ها بسر می بریم و ابتدا باید تکلیف اینها را روشن کنیم. دانشمندان می کوشند حقایق را در زیر پدیدهها بجویند و آنها را برحسب قواعد و قوانین بیان کنند.

مطالعه امور بشر نیز تابع همین اصل است من در مطالعه تاریخ سعی دارم به فراسوی رهپایی پدیده های انسانی رخنه کنم و آنچه را در ورای آنها پنهان است ببینم. در تلاش برای نامیدن آنچه به گمان من در ورای پدیدهها نیان است واژه خدا را بکار می برم چون اصطلاح دیگری نمی یایم.

اگر روی سخنم با یک بودایی میبود شاید کلماتی چون و حقیقت معنوی غایی نهفته در با پشت سر جهان هستی را بکار می بردم . مقصودم را می فهمید اما کنجکاوی در مورد پدیده ها کافی نیست: کنجکاوی مرا وا می دارد که نسبت به ماهیت و مفهوم سرنوشت اگر چنین چیزی وجود داشته باشد و درباره وجود به طور کلی هم کنجکاو باشم. به عبارت دیگر، برای من تاریخ راهی به درون و تکاپویی در ادراه جهان هستی است. ما همه حس میکنیم که زندگی مرموز است و همه تا حدی در تلاشیم نافهمیدنی را بفهمیم.

 

 


نسبت تاریخ و کنجکاوی
نویسنده: آرنولد توین‌بی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *